نقش رسانه ومطبوعات در افکار عمومی
گرد آورنده:
قهری-جبلی-آلیانی -صدوق
مقدمه
رسانه در دنیای امروز اراده ای برای ارتباط بین جوامع مختلف است . که صاحبان رسانه ذهن خود برای رسیدن به اهداف خود آن را همانند دست قدرتی که در عرصه بین الملل مهره های خود را جا به جا می کنند. رسانه همچون شمشیر دولبه در دست شوالیه های نظام سلطه به چرخش در می آید. رسانه ها در حوزه های مختلف , همچون مایعی که در هر ظرفی به شکل خاص خود قد علم می کند تا بتوان هدایت امر را بدست خود بگیرد. کارکرد های رسانه در ابعاد مختلف جامعه , انگیزه و حرکت ایجاد کرده و در انتها هدایت امر را بدست می گیرد و یا فرهنگ عمومی را پی ریزی و توسعه می دهد و همینطور افکار عمومی را در رابطه با موضوع خاصی تبیین کرد . رسانه می تواند ارتباط بین جوامع را برقرار سازد لکن این ارتباط در دست های استکبار رسانه ای به گسترش نفوذ خود در جامعه جهانی ایجاد می شود. قدرت های بزرگ برای رسیدن به اهداف استراتژیکی نیاز به تایید و مشروعیت افکار عمومی دارند و در همین راستا می توان از انرژی صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران که در رسانه های غربی به خطری بزرگ که تهدیدی برای جامعه جهانی می باشد یاد می کند در صورتی که رژیم اشغالگر صهیونیسم با دارا بودن کولاهک های هسته ای از آنها به معماران جامعه جهانی یاد می شود. قدرت رسانه دنیای امروز عرصه جنگ بین رسانه هاست . رسانه کارکردی دوسویه دارد ولی عملا رسانه های امروزی در خدمت نظام سلطه است . رسانه در حوزه های مختلف ، کارکرد متفاوت دارد با استفاده از رسانه ها می توان در جامعه انگیزه و حرکت ایجاد کرد و یا فرهنگ عمومی را پایه ریزی و گسترش داد و همینطور افکار عمومی را در رابطه با موضوع خاصی تبیین کرد . رسانه می تواند ارتباط دوسویه را بین افراد یک جامعه و حتی جامعه جهانی برقرار کند گرچه قدرتهای استکباری از رسانه برای گسترش نفوذ خود در جامعه جهانی استفاده می کنند . آمریکا قبل از حمله به عراق با استفاده از رسانه هایی که در اختیار دارد افکار عمومی را نسبت به لشکر کشی به عراق اقناع کرد و برای جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی ایران به انرژی صلح آمیز از رسانه های غربی برای ایجاد ترس کاذب از خطر کاذب ایران در افکار عمومی جهانی استفاده کرد . رژیم صهیونیستی با اینکه به گواه تاریخ کشور فلسطین را با توسل به خشونت و اعمال تروریستی تصاحب کرده و مردم آن دیار را آوره کشورهای همسایه کرده است با استفاده از رسانه های نظام سلطه برای خودش مشروعیت ایجاد کرده است تا جائیکه مردم کشورهای غربی اسرائیل را در کشتار مردم فلسطین محق می دانند . اینها نمونه هایی از قدرت رسانه هاست که متاسفانه امروز اکثر رسانه های مطرح و قدرتمند دنیا در اختیار نظام سلطه و در راستای اهداف غیرانسانی آنان قرار دارد ولی رسانه همانند شمشیر دولبه است و کشورهای هدف هم می توانند از آن برای مقابله با توطئه های نظام سلطه بهره ببرند گرچه رسانه های نظام سلطه به پیشرفته ترین ابزار روز جهان مجهز هستند ولی در دهه های اخیر کشورها و ملتهای دیگر هم توانستند با استفاده از رسانه های خود در برابر رسانه های نظام سلطه عرض اندام کنند . ظهور برخی رسانههای منطقهای پس از جنگ اول امریکا در یک دهه اخیر در خلیج فارس (۱۹۹۱) همانند شبکه الجزیره ، العربیه ، المنار، العالم و… بعد از سال ۱۹۹۶) در این راستا قابل بررسی است. افزون بر بهرهگیری که نظام سلطه از رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری پیشین، اکنون نیز با توجه به تحولی عظیم در بهرهگیری از ماهوارهها ، اینترنت ، فرستندههای پرتابل ، مینیاتوری ، ریزپردازهها ، فیبر نوری و دهها فناوری برتر رسانهای با تجهیزات و ابزارها که در دست سردمداران نظام سلطه است، در جهت تحمیل اراده خود بر ملتها مورد استفاده قرار میدهد. قدرتها بیشترین استفاده از رسانهها را در جنگ میبرند. با نگاهی به عملکرد امریکا در جنگ ویتنام، بالکان، کارائیب، افغانستان و دو جنگ خلیج فارس و همچنین اقدامات روانی و رسانهایاش علیه انقلاب اسلامی، میتوان به اهداف آن پی برد. استفاده از رسانهها برای تضعیف کشور هدف و بهرهگیری از توان و ظرفیت رسانهها اعم از رسانههای نوشتاری، دیداری شنیداری با استفاده از شیوه های جنگ روانی، به منظور کسب منافع را جنگ رسانهای می گویند. آنچه مسلم است جنگ رسانهای از برجستهترین مولفههای جنگ نرم و جنگهای مدرن در جهان کنونی محسوب میشود. جنگ نرم به مثابه راهبرد و استراتژی انتخابی نظام سلطه برای تسلط بر افکار و اراده ملتها تدوین و طراحی شده است. اما بیشترین کاربرد جنگ رسانهها در هنگامه نبردهای نظامیشدت یافته و مییابد، البته این به آن معنا نیست که این کاربرد از اهمیت رسانهها در دیگر زمانها میکاهد، بلکه میتوان گفت آن جنگی است که در شرایط صلح و نه صلح و جنگ نیز بین قدرتها و دولتها به صورت غیررسمی مورد استفاده قرار میگیرد . آنجا که قدرتها توان به میدان آوردن نیروی نظامی را ندارند و یا جامعه آنان قادر به تحمل تلفات انسانی نیست ، به جنگ رسانهای روی میآوردند و از این ابزار بهرهبرداری میکنند. جنگ رسانهای از جمله جنگهای بدون خونریزی و جنگ آرام محسوب میشود . با توجه به اینکه در جنگ رسانه ای خشونتی اعمال نمی شود وقوع آن برای مردم نامحسوس است از طرفی بسیج عمومی هم در آن کاربرد ندارد و به اصطلاح جنگ رسانه جنگ بین نخبگان است فلذا میزان تخریب زیاد است تا حدی که شهروندان عادی کشور هدف، متوجه حجم سنگین این جنگ بر فضای روحی و روانی خود و اطرفیانشان نمیشوند. قدرت نفوذ سردمداران این جنگ و قدرت تاثیرگذاری و نفوذ آن به گونهای است که در سطوح جامعه اعم از شهر و روستا گسترش مییابد. در این جنگ ، ملتها و مردم با خواست و اراده خود و قبول هزینه در معرض حمله قرار میگیرند . در این جنگ طرف متخاصم کنترل افکار عمومی را در اختیار می گیرد .در جنگ رسانه ای از روشها و تاکتیکهای مختلفی متناسب با شرایط و جغرافیای عمومی (جغرافیای جنگ روانی) استفاده می شود . بعضاً با بمباران اطلاعات و یا ارائه اطلاعات نادرست و یا مشابه سازی و… گروه هدف را مجبور می کنند تا منافع مهاجم را بر منافع ملی ترجیح دهند . همه تاکتیکهای جنگ رسانه ای بر پایه ایجاد ترس در مخاطب استوار است . تا مخاطب نترسد نمی توان در رفتارش تغییری ایجاد کرد . پیچیدگی های جوامع عصر حاضر و نقش غیرقابل انکار رسانه ها در شکل دهی افکار عمومی باعث شده تا از این ابزار در زمینه های فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی و نظامی بیشتر از گذشته استفاده شود . کارکرد رسانهها در تصمیمگیریهای روزمره زندگی برای مردم هم سودمند و هم زیانآور است زیرا رسانههای گروهی همچون تیغ دو دم هستند که میتوانند پیوستگی و همگنی پدید آورند ، قادر به وسعت بخشیدن و ژرفتر ساختن شکافهای اجتماعی هستند و هم میتوانند بشارتدهنده توسعه باشند و هم بذر ایدئولوژی ضدتوسعه را در فضای جامعه بپراکنند. آنها حس امنیت کاذبی را القاء مینمایند، ذهنها را از مسائل عینی دور میسازد ضمن اینکه میتوانند به ایجاد شور و شوق، حیات و بالندگی در یکایک اعضای جامعه که یکی از کارکردهای مثبت رسانههای جمعی است با انتقال و بیان واقعیتهای جامعه و روشنگری در عرصه تهدیدات منافع ملی و نه گروهی و شخصی تحقق بخشند. |
از سویی رسانه های خبری نظیر روزنامه، مجله، کتاب، رادیو، تلویزیون و اینترنت به عنوان یکی از نهادهای مهم جامعه با تاثیری که بر طرز فکر و آرا و دیگر ابعاد زندگی بشر دارند، واقعیت سیاسی و اجتماعی خاصی را برای مردم خلق می کنند. این وسایل ارتباطی تعیین کننده چشم انداز ما از جهان هستند. ماهیت افکار عمومی اگر به تعاریف افکار عمومی اشاره شود، ماهیت آن مشخصتر، نمایان تر و واضح تر می شود. جیمز یانگ، افکار عمومی را اینگونه تعریف می کند: قضاوت اجتماعی هرجامعهی خودآگاه در مورد مسائل مهم که ابتدا به طور برهانی در آن جامعه به بحث گذاشته شده باشد. افکار عمومی نقش محوری در جامعه دارد و به تاریخ گذشته ارتباط پیدا میکند و افسانهی عصر طلایی گذشته را در زمینههای دیگر به چشم انداز جامعه امروز میکشاند. افکار عمومی تهییج میکند و آنچه را که در تاریخ رویداد بوده، به عصر حاضر منتقل میسازد. نفوذ در افکار عمومی افکار عمومی به اندازهای قوی و نیرومند است که برای برگرداندن آن در یک جهت مشخص و معین، باید کوشش های بی دریغی به عمل آید. هرگاه لازم باشد که افکار عمومی به حمایت از نظریهی معینی ترغیب شود، باید در بیشتر موارد، در احساسات مردم اعمال نفوذ کرد؛ به این معنا که برای ایجاد طرز تفکر مورد نظر، احساسات عامهی مردم را تهییج کرد. در واقع، تلاش میشود که تا حد امکان، نیروی اندیشه و وجدان فرد، کمتر به کار افتد و برعکس در او واکنش های انعکاسی شرطی بوجود آید. در دنیای امروز، به دلیل آنکه نیرومند ترین ابزار تبلیغاتی در دست قدرت های حاکمه جهانی است، ایجاد واکنش های شرطی در اذهان عمومی نیز در جهت اهداف از پیش تعیین شده و همچنین از راه بکارگیری شیوه ها، وسایل و تجهیزات مناسب توسط همین قدرت های حاکم صورت میگیرد (رفیعی، 1382، ص118). صاحبنظران عملیات روانی براین اعتقادند که برای تاثیر در افکار عمومی، باید یک یا چند محرکه و غریزه اصلی بشر را تحریک کرد، مانند غریزه های مبارزه جویی، وطن پرستی و غیره. در این شرایط، اعمال مورد نظر محرکین توسط همین عملیات روانی کورکورانه انجام می پذیرد.
شرايط ايجاد افكار عمومي واقعه افكار عمومی در شرایط مشخصی به وجود میآید، این شرایط عبارتند از: ۱) باید واقعهای مركزی یا شماری از وقایع متناوب و پشت سر هم از یك نوع وجود داشته باشد. ۲) فضا باید مساعد باشد. ۳) محتوای افكار باید با الگوهای فرهنگی و جمعی مطابق باشد. ۴) محتوای افكار باید پاسخگوی نیازهای ظاهری و باطنی افراد باشد. ۵) افكار باید از طریق رسانههای همگانی گسترش یابد. ۶) افكار عمومی باید با دخالت مستقیم شهروندان اشاعه یابد (كتبی ۱۳۷۶ ص۶۰). ▪ در این خصوص به اعتقاد برخی كارشناسان برای شكلگیری افكار عمومی گذر از مراحل هفتگانه ذیل ضروری است: ۱) پیدایش آگاهی : در این مرحله مردم از وجود موضوعی آگاه میشوند. اما در مورد واكنش نسبت به آن، احساس نیاز سریع نمیكنند. ۲) فوریت بیشتر، مردم فوریت و ضرورت مساله را حس میكنند، نظر غالب در این مرحله، درخواست مصرانه برای اقدام است. تشخیص میان آگاهی و فوریت در تفسیر صحیح افكار عمومی ضرورت اساسی است. ۳) دستیابی به راهحل : در این مرحله مردم، بدون درك پیچیدگی موضوع راهحلهای مختلف مسئلهای را بررسی میكنند. توجه مردم بیشتر به راهحلهایی معطوف میشود كه كارشناسان یا سیاستمداران با زیركی آنها را ارائه كردهاند. از آنجایی كه مردم راهحلهایی را كه ارائه میشود، كاملاً درك نمیكنند میتوان مرحله سوم را دوران صحه گذاشتن نادرست نامید، یعنی مردم از پیشنهادهای ارائه شده اعلام حمایت میكنند، اما به محض مشخص شدن هزینههایی كه باید بابت این موضوع بپردازند. از موضع خود كوتاه میآیند. ۴) فكر خام : در این مرحله مقاومت مردم در مواجهه با راهحلهای مسئله و پیامدهای این راهحلها ظاهر میشود. در موضوعهای دشوار یعنی موضوعهایی كه مستلزم تغییر و تحول اساسیاند، باید با ارائه راهحلهای واقعبینانهتر، بر فكر خام مردم فایق آمد. برخی معتقدند که خیزش افکار عمومی یکی از مشخصه های دنیای جدید است لذا خیزش آن را باید با خیزش دموکراسی همزمان دانست . |
رسانه در یک دید کلی از ابزارهای جنگ روانی است و همان اهداف جنگ روانی را هم دنبال می کند یعنی هدف جنگ رسانه ای تغییر رفتار در دولتها و ملتهاست تا بدینوسیله کشور مهاجم اراده خود را بر گروه هدف تحمیل کند و اولین هدف ملتها هستند چرا که ملتها در خط مقدم مبارزه با هر مهاجمی قرار دارند و از طرفی دولتها هم به اتکای ملتشان می توانند در برابر بیگانگان ایستادگی کنند . پیچیدگی های جوامع عصر حاضر و نقش غیرقابل انکار رسانه ها در شکل دهی افکار عمومی باعث شده تا از این ابزار در زمینه های فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی و نظامی بیشتر از گذشته استفاده شود . کارکرد رسانهها در تصمیمگیریهای روزمره زندگی برای مردم هم سودمند و هم زیانآور است زیرا رسانههای گروهی همچون تیغ دو دم هستند که میتوانند پیوستگی و همگنی پدید آورند ، قادر به وسعت بخشیدن و ژرفتر ساختن شکافهای اجتماعی هستند و هم میتوانند بشارتدهنده توسعه باشند و هم بذر ایدئولوژی ضدتوسعه را در فضای جامعه بپراکنند. آنها حس امنیت کاذبی را القاء مینمایند، ذهنها را از مسائل عینی دور میسازد ضمن اینکه میتوانند به ایجاد شور و شوق، حیات و بالندگی در یکایک اعضای جامعه که یکی از کارکردهای مثبت رسانههای جمعی است با انتقال و بیان واقعیتهای جامعه و روشنگری در عرصه تهدیدات منافع ملی و نه گروهی و شخصی تحقق بخشند. تاثیر مطبوعات بر افکار عمومی از طرفی نیز مطبوعات ابزاری مناسب برای تنویر افکار عمومی در عصر حاضر می باشد. این ابزار فرهنگی، باید فضایی را برای برخورد سالم و سازنده اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از طریق ارائه دیدگاه ها و اطلاع رسانی مناسب در بین جامعه جهانی ایجاد نماید،در واقع ارائه این فرایند از سوی مطبوعات ، بیانگر توسعه و پویایی تحرک جوامع کنونی محسوب می شود.از سوی دیگر یکی از واقعیت های انکار ناپذیر عصر حاضر مطبوعات ایجاد بحران و بحران سازی می باشد، که از طریق ابزار شایعه و انتشاراطلاعات و اخبار کاذب و نادرست جامعه جهانی و افکار عمومی را با توجه به سیاست های حاکم بر امپریالیسم خبری تحت تأثیر خود قرارمی دهد، در واقع این کارکرد منفی و آشکار مدیریت مطبوعات ،از نظر صاحبنظران ارتباطات اجتماعی واقعیتی انکار ناپذیر تلقی می گردد. کارکرد منفی شایعه و شایعه پراکنی در دنیایی کنونی و مطبوعات بخش گسترده ای از ماهیت افکار عمومی را شکل داده است و باعث ایجاد و افزایش روزافزون بحران های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و افول سرمایه های اجتماعی جامعه می گردد |
نقش رسانه ها در تغییر تفکرات جوامع بشری
در مورد تاثیر رسانه های گروهی بر زندگی فردی و اجتماعی انسان ها به طور عمده سه نظریه ی جامعه شناختی وجود دارد که عبارتند از:
1. برخی بر این باورند که میزان تاثیر گذاری رسانه بر زندگی انسان نامحدود است.
2. گروهی دیگر کارکرد رسانه های گروهی را بی تاثیر می دانند.
3. عده ای معتقدند که تاثیر رسانه های گروهی مشروط است و میزان تاثیر گذاری آن را در محدوده ی شرایط محیطی ارزیابی می کنند.
البته دیدگاهی افراطی در برخورد با رسانه های گروهی مطرح بوده است که از زمینه ی خاص فکری و تجربه های اجتماعی ویژه منبعث می شود. برخی بر این باورند که وسایل ارتباط جمعی دارای چنان قدرتی هستند که می توانند نسلی تازه را برای اولین بار در تاریخ انسان پدید آورند. نسلی که با نسل های پیشین بسیار متفاوت است.
برخی دیگر بر این عقیده اند که وسایل ارتباط جمعی تاثیر چندانی بر مخاطبین خود ندارد. به نظر این دسته از اندیشمندان «دوران سبع » يعني اثرات جادویی و خارق العاده وسایل ارتباط جمعی پایان یافته است.
برآیند نهایی و دوری از افراط گرایی این است که وسایل ارتباط جمعی اثرات چشمگیری بر جای می گذارند، اما این آثار نه آن چنان است که هیچ محدویتی نشناسد، یا چنان ناچیز است که هیچ اعتنایی را شایسته نباشد، باید دید حدود تاثیر این وسایل چیست و در چه شرایطی این تاثیرات محدودیت می یابند یا قوی شدنی هستند.؟
با تمام این اقوال، آن چه بدیهی به نظر می رسد، آن است که به دور از آثار مثبت و منفی آن باید اذعان داشت که پیدایش دگرگونی های اجتماعی و تغییر ارزش های اجتماعی از مواردی است که در نتیجه ی کارکرد رسانه ها صورت تحقق به خود می گیرند. از سوی دیگر این وسایل در فرایند تهاجم فرهنگی و مقابله با آن، جنگ روانی، استعمار ملت ها در امر باز سازی و دستیابی به توسعه یافتگی، تحقق هدف های آموزشی به سرگرمی و غیره کاربرد مؤثری دارند.
امروزه در عصر انفجار اطلاعات دیگر این حقیقت به خوبی اثبات شده است که از نظر کارکردهای آموزشی، رسانه ها سهم و نقش قابل ملاحظه ای در انتقال میراث فرهنگی و فکری بشری در میان ملل و انسان ها دارا هستند.
در واقع با ظهور وسایل ارتباط جمعی پیشرفته، فرایند آموزش از انحصار مدرسه و آموزش گاه ها خارج شده و جهان پهناور به عرصه ی آموزش تبدیل گردیده است. در این فرایند وسایل ارتباط جمعی، محدودیت هایی از قبیل مکان و زمان، محدودیت سنی، محدودیت های اقلیمی و... از میان برداشته شده و در زمینه ی سیاست و حکومت، همان گونه که رسانه ها بر تصمیمات سیاست مداران و هیات حاکمه اثر می گذارند، به منزله ی ابزاری در دست حکومت ها دارای کاربرد و کار آمدی محوری هستند.
با مراعات و لحاظ کردن جنبه های مثبت و منفی کارکرد رسانه های گروهی، این پدیده می تواند از یک سو سبب وحدت، همبستگی و وفاق ملی شود و از سوی دیگر حکومت ها می توانند از این پدیده در ایجاد همگونی، جهت دهی افکار عمومی و هماهنگ سازی نظریات توده ی مردم و جامعه نسبت به نظام سیاسی و کارکردهای آن استفاده کنند، به طوری که در نظام های استکباری، صدا و سیما و مطبوعات، ابزاری قوی و مؤثر برای بیعت گرفتن از مردم و جامعه می باشند.تا آن جا که از مطبوعات که مهم ترین و بارزترین وسایل ارتباط جمعی است به عنوان «رکن چهارم » یاد می شود.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب